اگر افغانستان سقوط کند...
به گزارش مجله دور زمین، دجومارت اوتوربایف* نخست وزیر اسبق قرقیزستان (2015-2014)، در گزارشی برای پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت، به تبعات اوج گیری قابل توجه قدرت طالبان در افغانستان برای منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه پرداخته و به طور خاص پیشروی های اخیر طالبان در افغانستان را موجدِ ایجاد لرزش هایی در منطقه دانسته که تکانه های آن در اقصی نقاط منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه، به خوبی قابل حس است.
دجومارت اوتوربایف در این رابطه می نویسد: در روز دوم جولای امسال میلادی، ارتش آمریکا، کنترل پایگاه هوایی بگرام را به ارتش و دولت افغانستان واگذار کرد. در شرایط فعلی، نیرو های آمریکایی و متحدان آن ها در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، در حال ترک افغانستان هستند و به نظر می رسد که خیلی زودتر از ضرب الاجل مشخص شده (11 سپتامبر امسال میلادی) جهت خروج کلیه نیرو های خارجی از افغانستان، این کشور را ترک خواهند کرد.
بر اساس یافته های نو یک اثر پژوهشی که به وسیله محققان دانشگاه براون صورت گرفته، حضور آمریکا به مدت بیش از دو دهه در افغانستان، مبلغی بالغ بر 2.3 تریلیون دلار هزینه برای آن در پی داشته است. در شرایط کنونی همسایگان افغانستان نظیر پاکستان، ایران، چین، هند و دیگر کشور های آسیای مرکزی، در حال ارزیابی این نکته هستند که حفظ امنیت و ثبات، آن هم در شرایطی که طالبان در حال قدرت گیری مجدد در افغانستان است، تا چه اندازه برای آن ها هزینه در پی خواهد داشت و آن ها باید چه بهایی را در این راستا بپردازند (پس از خروج آمریکا و ناتو از افغانستان).
به گزارش خبرنگاران، در اواخر ماه ژوئن امسال میلادی، جامعه اطلاعاتی آمریکا در یک برآورد اطلاعاتی اظهار داشت که شش ماه پس از خروج نیرو های آمریکایی و ناتو از افغانستان، احتمال می رود که دولت افغانستان سقوط کند. این جمع بندیِ جامعه اطلاعاتی آمریکا قویا در نقطه مقابل تحلیل های خوش بینانه ای بود که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا، پیشتر در خصوص تبعات خروج آمریکا از افغانستان ارائه نموده بودند. در شرایط فعلی، طالبان توانسته بر بخش های قابل توجهی از شمال افغانستان تسلط یابد و شهر های عظیم افغانستان نظیر قندهار را هم به کنترل خود درآورد. نیرو های امنیتی افغانستان هم اغلب بدون درگیری های قابل توجهِ نظامی، تسلیمِ پیشروی های طالبان شده اند.
بر اساس بعضی ارزیابی های بین المللی (مخصوصا ارزیابی هایی که از سوی تیم نظارت و رصدِ تحریم های افغانستان در سازمان ملل متحد ارائه شده است)، گروه طالبان در شرایط کنونی بیش از 70 درصد از قلمرو افغانستان (خارج از منطقه ها شهری این کشور) را در کنترل خود دارد. این گروه بعلاوه بر بیش از نیمی از مراکز دولتیِ منطقه ای افغانستان هم کنترل مستقیم دارد.
لرزش های حاصل از پیروزی های اخیر طالبان در افغانستان، در برهه کنونی در کل منطقه احساس می گردد. به اسم مثال، در منطقه های که تنها چهار ساعت با دوشنبه مرکز تاجیکستان فاصله دارند، درگیری های شدیدی اتفاق افتاده است. در 20 ژوئن امسال میلادی، شبه نظامیان طالبان که در شمال افغانستان حضور دارند، نیرو های دولتی افغانستان را در قندوز محاصره کردند. این شهر، ششمین شهر عظیم افغانستان با بیش از 300 هزار نفر جمعیت است. سپس در 22 ماه ژوئن امسال میلادی، طالبان پاسگاه و گذرگاه مرزی موسوم به شیرخان بندر که در منطقه مرزی افغانستان و تاجیکستان واقع شده را بدون هرگونه درگیری نظامی تصرف کردند.
اضافه بر این، نیرو های مرزبانی تاجیکستان و ازبکستان اعلام نموده اند که شماری از نیرو های ارتش و مرزبانی افغانستان در پی پیشروی های طالبان، وارد خاک این کشور ها شده اند. در پنجم جولای امسال میلادی هم، بیش از هزار نیروی امنیتی افغان از استان مرزی بدخشان افغانستان، در پی درگیری با نیرو های طالبان، به خاک تاجیکستان عقب نشینی نموده اند.
جدای از همه این ها، طالبان احتمالا در روز ها و هفته های آینده بر رودخانه های آمودریا و پنج که افغانستان را از ازبکستان و تاجیکستان جدا می نمایند هم مسلط خواهند شد. با توجه به اینکه این پیشروی های طالبان مخصوصا در مرز های بین المللی افغانستان قابل توجه بوده است، احتمال اینکه طیف عظیمی از پناهجویانِ افغان در روز های آینده وارد کشور های آسیای میانه و سپس روسیه و اروپا شوند، به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. امری که می تواند تبعات منطقه ای و بین المللی را با خود به همراه داشته باشد.
روسیه که همیشه متهم به همکاری های مخفی با طالبان جهت تحت فشار قرار دادن آمریکا و ناتو بوده، اکنون نگرانی های زیادی را در خصوص بی ثبات شدن منطقه آسیای مرکزی و ورای آن، در پیِ پیشروی های طالبان در خاک افغانستان دارد.
سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه در واکنش به تحولات اخیر افغانستان می گوید: تا انتها امسال میلادی، فرماندهی منطقه نظامی مرکزی باید دو هنگ هوایی را به بمب افکن های سوخو 34M و جنگنده های رهگیر میگ 31BM مجهز نمایند.
بدون تردید این قبیل اقداماتِ روسیه توانایی های آن در دفع هرگونه خطر و تهدید که با هدف بی ثبات سازی منطقه آسیای مرکزی انجام می گردد را افزایش می دهند.
چین هم همانند روسیه، نگرانی های مشابهی در خصوص اوج گیری قدرت طالبان در افغانستان دارد. ظهور مجدد طالبان در افغانستان، علاوه بر اینکه تا حدی ابتکار مشهور دولت چین با اسم یک کمربند، یک راه را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند تا حد زیادی موجب تقویت بعضی گروه های افراطی در مرز های غربی چین هم گردد که این مساله خود تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی چین است.
در شرایط کنونی، منظرهِ اینکه افغانستان خیلی زود به منبعی از فقرِ مفرط، مهاجرت گسترده، و بی ثباتی در منطقه تبدیل خواهد شد، به یک چالش و نگرانی اصلی برای همگان تبدیل شده است. با این حال کشور های آسیای مرکزی، در خط مقدمِ تاثیرپذیری از تحولات میدانی افغانستان هستند.
در این راستا، عبدالعزیز کمیل اف وزیر خارجه ازبکستان در جریان سفر اخیر خود به واشنگتن جهت رایزنی در خصوص مساله افغانستان و امنیت منطقه ای، در مصاحبه ای اینگونه استدلال کرد که تنها افغان ها (که طالبان هم شامل آن ها می شوند)، قادر به مخاطب قرار دادن و حل مسائلِ افغانستان هستند.
وزیر خارجه ازبکستان در سخنان خود بعلاوه ابراز خوشبینی نموده که در جریان تحولات اخیر افغانستان، طالبان برای نخستین بار اقدام به ارتباط گیری مستقیم با دولت افغانستان نموده که این مساله خود اتفاقی خوشایند است.
از سویی، وی با ذکر استناداتی از گروه طالبان به این نکته اشاره نموده که طالبانِ کنونی با طالبان بیست سال قبل تفاوت های فاحشی دارد و طالبان در پیِ ایجاد یک امارت اسلامی مستقل بدون دخالت در کشور های خارجی است و در این کشور بدون تردید: حقوقِ زنان، دختران، و اقلیت های دینی، تضمین خواهد شد. شایان ذکر است که منبع استنادات وزیر خارجه ازبکستان عمدتا منابع خودِ گروه طالبان بوده است.
بعید است که بتوانیم باور کنیم دیپلماتی نظیر عبدالعزیز کمیل اف در دامِ لفاظی های گروه طالبان گرفتار شده باشد. با این حال، اشاره وی به این مساله که افغانستان باید به نحو عمیق تری در اقتصاد منطقه آسیای مرکزی ادغام گردد، تا حدی درست به نظر می رسد.
حتی طالبان هم جذب ایده آسیای مرکزی عظیم شده و می شوند که در نوع خود می تواند تا حدی بعضی پویایی های مالی دوران شکوه و عظمت جاده عظیم ابریشم را بازسازی نموده به یاد آورد. با توجه به اراده قابل توجه چین جهت تعمیقِ پیوند های تجاری، سرمایه گذاری، و زیرساختی خود در منطقه آسیای مرکزی، این دیدگاه تا حدی امکان تحقق در عرصه عملی را دارد. با این حال، در وهله نخست باید صلح و امنیت در منطقه، مخصوصا در افغانستان، به طور کامل برقرار گردد.
*دجومارت اوتوربایف، وی نخست وزیر اسبق قرقیزستان (2015-2014) بوده است.
منبع: فرارو