اصفهان و توسعه ی صنعت گردشگری

به گزارش مجله دور زمین، امروزه با اندکی ژرف اندیشی در تحولات دنیا،به ویژه درپایان سده ی بیستم و دهه ی اول ازسده ی بیست ویکم،به آسانی درمی یابیم که دنیا به سرعت درحال تغییراست؟ و درهمین راستا انسان ها بیش از هرزمان دیگربه دنبال تنوع در راستای تحولات پیش روی خود می باشند.با در نظر گرفتن این اصول در هر دوره نمونه ای از فعالیت های تازه اجتماعی

اصفهان و توسعه ی صنعت گردشگری

نویسنده: دکترشهرام امیری*

چکیده

امروزه با اندکی ژرف اندیشی در تحولات دنیا،به ویژه درخاتمه سده ی بیستم و دهه ی اول ازسده ی بیست ویکم،به آسانی درمی یابیم که دنیا به سرعت درحال تغییراست؟ و درهمین راستا انسان ها بیش از هرزمان دیگربه دنبال تنوع در راستای تحولات پیش روی خود می باشند.با در نظر گرفتن این اصول در هر دوره نمونه ای از فعالیت های نو اجتماعی که درچارچوب فعالیت های مالی نیزمی گنجد،مورد توجه انسان ها قرار می گیرد. در حال حاضر و دراولین دهه ازهزاره ی سوم و در پی گیری فرایند سریع تحولات بشری، صنعت جهانگردی یکی از گونه های روبه رشد در توسعه ی مالی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری ست.دراین میان کشور ایران و به خصوص استان و شهر اصفهان با دارا بودن میراث فرهنگی ارزشمند و مجموعه ای ازآثارشگفت انگیز طبیعی،ازتوان بالقوه ی فراوانی درزمینه ی توسعه ی این صنعت(که انسان را در کنار بهره مندی مالی، به درک بهتری از دنیا پیش روی خود رهنمون می سازد) برخوردار می باشد.

مقدمه

اززمان شروعانقلاب صنعتی در سدهای گذشته و با درنظر گرفتن پیغامدهای مثبت و منفی آن برزندگی،مسلماً جهانگردی به عنوان یک صنعت دراولین دهه از هزاره ی سوم یکی از انسانی ترین و مردمی ترین فعالیت های بشری در دو حوزه ی اقتصاد و فرهنگ به شمار می آید.

ساختار اصلی این صنعت و انگیزه های جهانگردان بر پایه ی سفر و تماشا می باشد که به واسطه ی آن،انسان با اندیشیدن صحیح و با ایجاد ارتباط با سایر انسان ها، از طریق تعامل فرهنگی و تماشا جلوه های مختلف مخلوقات خداوندی در طبیعت، به کشف حقیقت رهنمون می گردد.

به راستی جهانگردی شورانگیزترین ارتباط میان آدمیان و انسانی ترین فعالیت (2) در دنیای ماشینی امروز و پیغامدهای حاصل ا ز تفکرات مالی و تکنولوژیک است.

امروزه استان اصفهان با مساحتی در حدود 107000 کیلومتر مربع(3) و درحالی که درمیان فلات تمدن سازمرکزی ایران قرار گرفته و دارای تنوع آب وهوایی و اقلیمی می باشد،و بعلاوه براساس آمار موجود نزدیک به 20000 اثرتاریخی را در خود جای داده (4)می تواند به یکی از مهم ترین مقاصد انتخابی جهانگردان داخلی و خارجی تبدیل گردد.

در این نوشتار تلاش شده تا با استفاده از منابع کتابخانه و برخی اطلاعات آماری، به معرفی توانمندی های شهر اصفهان از منظر جهانگردی پرداخته گردد.

نگاهی گذرا به تاریخ اصفهان

ازاصفهان به عنوان یکی از کهن ترین شهر های ایران یاد شده است. این شهر در 32 درجه و 37 دقیقه ی عرضی شمالی و 51 درجه و 40 دقیقه ی طول شرقی و در مرکزاستان و در میانه ی راه زاینده رود به تالاب گاوخونی قرار گرفته است. این شهر از شمال به شهرستان های کاشان و نطنز ، از جنوب و غرب به شهرستان های آباده، نجف آباد،گلپایگان و خوانسار و از شرق به استان یزد اتصال می یابد.(5)اصفهان در طول تاریخ همیشه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جهانگردی ایران به شمار رفته است؛به گونه ای که سیاحان مختلفی در طول تاریخ از این شهر بازدید نموده اند و از لابه لای سطور سفرنامه های آن ها می توان به مطالب متنوعی درباره ی حیات مردمان این شهر دست یافت.

درباره ی وجه تسمیه ی اصفهان می نویسند:اصفهان را به پارسی سپاهان گویند و سپاه به معنی لشکر می باشد ... (سپاهیانی) چون سپاه فارس و سپاه کرمان و سپاه اهوازهرگاه جنگی پیش می آمد، در آن جا گردهم می آمدند.(6)بسیاری از محققان بنای شهر را به پادشاهان اسطوره ای ایران زمین نسبت می دهند،به گونه ای که:برخی گویند طهمورث پیشدادی و چندی جمشید و ذوالقرنین(اصفهان را) ساخته بود و چون کیقباد،اول کیانیان آن را دارالملک ساخته، کثرت مردم (در) آن جا حاصل شد (و) دیه ها عمارت می کردند (که) به تدریج به هم پیوست و شهری بزرگ شد(7)

به نظر می رسد در دوران شاهنشاهی هخامنشیان،اصفهان با نام های جی، و گابایا گیخوانده می شد و اقامتگاه شهریاران هخامنشی به شمار می رفت و سپس در دوران اشکانیان درقلمروی حکومت پارت ها قرارگرفت،و به دلیل امنیتی که این شهرنسبت به تیسفون داشت، پارت ها اصفهان را مخزن اوراق و اسناد دولتی خود نموده بودند.(8) در عصر سلطنت ساسانیان،اصفهان درقلمرو اشراف والا تبارآریایی نژاد (وسپوهران) قرار داشت و دراین عصرمرکز اقامت سپاهیان به شمارمی رفت.

برخی ازمحققان فتح اصفهان را از طریق مسلمانان درسال 19 هجری و برخی دیگر 23 هجری می دانند و معتقدند خلیفه ی دوم بدیل بن ورقاءخزاعی را دراین سال برای فتح اصفهان فرستاد.(9) در دوران اموی و خصوصاً قرن اول هجری و پس از واقعه ی کربلا،بسیاری ازعلویان به این شهرمهاجرت کردند و اصفهان دارای اهمیت فراوانی شد؛به گونه ا ی که حجاج بن یوسف ثقفی (والی سفاک امویان در سرزمین های شرقی خلافت)به یکی از عاملان خود دراصفهان نوشت:تو را فرمان روایی شهری دادم که سنگش سرمه و مگسش زنبورعسل،و علفش زعفران باشد).(10)درطی قرون سوم و چهارم هجری اصفهان رونق فراوانی داشت، به گونه ای که مقدسی (جغرافی دان مسلمان) درباره ی اصفهان می نویسد:اصفهان بزرگ و آباد و پرجمعیت و پربرکت و شهر بازرگانی است. چاه هایش شیرین،میوه هایش گوارا،هوایش خوب،آبش سبک، خاکش شگفت انگیز و... بازرگانان بزرگ و هنرمندان ماهر دارد،... در همه ی کشور اسلام خاکی بدین خوبی نیافته ام(11)در قرن چهارم، مرداویچ زیاری پس از آن که اصفهان را فتح کرد،این شهررا به عنوان مرکزحکومت خود برگزید و بسیاری از آداب و رسوم کهن ایرانی را در آن جا احیا کرد.اما پس ازمرگ وی،اصفهان از طریق آل بویه تصرف شد و حسن (رکن الدوله) اصفهان را مرکز خود نمود و دوران طلایی اصفهان دراین قرن شروع شد.از مهم ترین آثاراصفهان دراین دوره،بنای حصاربزرگ اصفهان و قلعه ی طبرک است. دراین عصر دانشمندان معروفی همانند بوعلی سینا،صاحب بن عباد و زکریای رازی دراین شهراقامت داشتند، ناصرخسرو پس از بازدیدی که ازاصفهان در این عصرداشت ،معتقد بود:اصفهان شهری ست برهامون نهاده و آب وهوای خوش دارد ...به راستی در همه ی سرزمین پارسی گویان شهری نیکوتر، جامع ترو آبادترازاصفهان ندیدم.(12) با روی کارآمدن امپراتوری سلجوقی،پس از خشونت هایی که دردوران مسعود غزنوی دراصفهان پدید آمده بود،این شهر مجدداً به آرامش دست یافت و به خصوص در دوران سلطنت ملکشاه سلجوقی به همت خواجه نظام الملک (وزیرایرانی)این شهر مجدداً رونق یافت.ازمهم ترین آثار تاریخی اصفهان دراین دوره،گنبد تاج الملک، مسجدعلی،و توسعه ی مسجد جامع عتیق می باشند که یادگارهای ارزشمند این دوره به شمارمی فرایند.پس از ویرانی های اصفهان در دوران مغول و تیموریان، تکامل این شهر دردوران امپراتوری بزرگ صفوی و هم زمان با سلطنت شاه عباس اول صفوی (1038-995 ه.ق)(1629-1586م) شروع شد؛درست هنگامی که شاه تصمیم گرفت مرکز امپراتوری صفوی

را ازشهر قزوین به اصفهان انتقال دهد، و هم زمان با یازدهمین سال سلطنت شاه عباس اول درسال 1006 هجری قمری وی اصفهان را به دلیل شرایط خاص سیاسی، مالی و نظامی و بعلاوه به دلیل موقعیت سوق الجیشی،و قرای داشتن آن در قلب ایران،به عنوان مرکز خود انتخاب نمود.(13)

با انتقال مرکز به اصفهان، شاه و کارگزارانش،ازجمله شیخ بهایی،فعالیت های فشرده ی عمرانی وسیعی را برای باز سازی و نوسازی شهراصفهان به نحوی که لایق مرکزیت بزرگ ترین امپراتوری ایران (پس ازاسلام) باشد،شروعکردند.به همین خاطر، درمدت سلطنت شاه عباس اول عملاً سیمای شهراصفهان دگرگون شد و استمرار مرکزیت اصفهان تا خاتمه سلسله ی صفوی در سال1148 هجری، باعث پیشرفت و توسعه ی این شهر شد.

اصفهان،شهر جهانگردان

ایران از دوران باستان به واسطه ی جاده های ابریشم وادویه دارای روابط خارجی گسترده ای با دولت های دیگر خصوصاً با غرب بود،اما پس از حضور اسلام با توجه به این که ایران به عنوان یکی ازسرزمین های خلافت اسلامی به شمار می رفت،هیچ گونه رابطه ای با کشورهای دیگرنداشت.

سقوط قسطنطنیه درسال 857 هجری-1453 میلادی به دست سلطان محمدفاتح و سقوط امپراتوری هزارساله ی بیزانس باعث شد تا روابط بین المللی در آن عصر دچارتحولات شگرفی گردد که از جمله ی این تحولات می توان به شکل گیری امپراتوری بزرگ عثمانی (که داعیه ی رهبری دنیا اسلام را داشت)و بعلاوه بسته شدن راه های تجاری اروپا و شرق از سوی عثمانیان اشاره نمود.

عثمانیان درراستای سیاست خود،تهاجم هایشان را به اروپای شرقی و مرکزی شروع نمود و به تدریج شبه جزیره ی بالکان، قفقازو شمال آفریقا را تصرف نمودند و دریای سیاه را که منتهی الیه راه معروف ابریشم بود،به صورت دریاچه ای بسته در آوردند،(14) و انتهای راه های تجارتی ابریشم و ادویه را اشغال نمودند. به این ترتیب، از آن تاریخ به بعد، ایران عصر صفوی که خود به دلیل پذیرش مذهب شیعه مورد دشمنی عثمانیان قرارگرفته بود،مورد توجه اروپاییان قرارگرفت.شاه عباس اول و کارگزارانش که به خوبی شرایط حساس بین المللی آن موقع را درک نموده بودند،می کوشیدند با حفظ شئونات ایران،با اروپاییان ارتباط برقرارکنند.برهمین اساس،درطول قرن هفدهم میلادی،ایران و اصفهان در کانون توجه اروپاییان قرارگرفتند.سیاحان ودنیاگردانی را که به اصفهان می آمدند، عمدتاً می توان درچند گروه مختلف مورد آنالیز قرار داد که عبارت اند از:

-گروه های مبلغ مذهبی

-کنندگان سیاسی کشورهای خارجی

-بازرگانان

-دنیا گردان و سیاحان

همه ی این جهانگردان و سیاحان خارجی در طول سفر و در هنگام حضور شان در اصفهان،سفرنامه هایی را به رشته ی تحریر درآورند.با در نظر گرفتن اهداف هر یک ازاین سیاحان ازسفربه ایران و با آنالیز سفرنامه های آنان به خوبی می توان دیدگاه های آنان را درجای جای نوشته هایشان دریافت.برای نمونه،آن هایی که تاجر پیشه بودند،به مسائل تجاری نظیر نظام حمل ونقل و قوانین گمرکی پرداخته اند؛سیاستمداران نیزدرمورد ساختارشهر سازی،آداب و رسوم و اصول کشورداری ایرانیان به ویژه دراصفهان دقت خاصی را مبذول داشته اند.دنیا گردان نیزبا نگاهی محققانه،جغرافیا،تاریخ،هنر و مباحث اجتماعی و فرهنگی را مدنظر داشتند.این سفرنامه ها که مجموعه ای متنوع از مشاهدات آن ها به شمار می رود،(15)حاوی مطالب گوناگونی خصوصاً درباره ی حیات اجتماعی مردم ایران و اصفهان می باشد.لذا آن جا که تاریخ نگاری سنتی، ناتوان ازبیان ویژگی های اجتماعی جامعه ی ایران است،نوشته های این سیاحان (درصورت نقد و آنالیز منصفانه) راه گشای بسیاری از تحقیقات نو در زمینه های مختلف می باشد.(16)

ازجمله ی سیاحانی که در طول قرن هفدهم میلادی به اصفهان آمده و مطالب متنوعی را درباره ی حیات اجتماعی و فرهنگی این شهربه رشته ی تحریر درآورده اند،می توان به این افراد اشاره نمود:

برادران شرلی (انگلستان)(17)؛پیترو دلاواله (ایتالیا)(18)؛دن گارسیا (دسیلوا)؛فیگوئروآ (اسپانیا)(19)؛ فدت آفانس یویچ کاتف (روسیه)(20)؛آدام اولئاریوس (آلمان)(21)؛ ژان باپتیست تاورنیه (فرانسه)(22)؛شوالیه ژان شاردن (فرانسه)(23)؛انگبرت کمپفر(سوئد)(24)؛مارتین سانسون (آلمان)(25)؛آندره دولیه دلند (فرانسه)(26)؛ایون گرس (اسپانیا)(27)؛ تادوزیوداکروسینسکی (لهستان)(28)؛و جملی کارری (ایتالیا).

بیش تراین سیاحان درمورد اصفهان مطالب فراوانی را به رشته ی تحریر در آورده اند که نشان دهنده ی حضور گسترده ی غربیان درایران برای نخستین بار بود.(29)این سیاحان دلایل انتخاب اصفهان را به عنوان مرکز صفویان،ناشی از موقعیت خاص اقلیمی این شهرمی دانستند و معتقد بودند:شاه عباس اصفهان را به دلیل موقعیت مناسب جغرافیایی اش به عنوان مرکز برگزید و فراوانی آب و حاصل خیزی جلگه ی آن که از طریق ی کانال های متعدد زاینده رود آبیاری می شد، به آبادی و توسعه ی شهرکمک کرد.(30) تاورنیه،سیاح و تاجرمعروف فرانسوی نیز معتقد بود شاه با انتخاب اصفهان پایگاهی ایجاد نمود که ازطریق آن می توانست کشورخود را ازطرف جنوب،مشرق و مغرب توسعه دهد. دراین عصر اصفهان به منتهی الیه پیشرفت خود رسید؛به گونه ای که شاردن می نویسد:هنگامی که شاه عباس بزرگ اصفهان را مرکز خویش قرار داد،تصمیم گرفت این شهر را همان طوری که امروز هست،زیبا و بزرگ کند. از این رو نه فقط عموم بزرگان و رجال را مجبوربه ساختن بناهایی باشکوه نمود، بلکه هر متمولی را که سراغ داشت، وادار کرد ابنیه ی عمومی برای زینت شهر و آسایش مردم بسازند(31)بعلاوه او مایل بود که جانشینانش دراصفهان بمانند و برای زیبا یی شهرازهیچ اقدامی فروگذار نکرد. بنابراین، دراین عصر آرمان شهر اصفهان از یک سو تبدیل به یک باغ شهر باعظمت شد و ازدیگرسو شهرسازان صفوی با خلق شاهکارهای معماری و شهرسازی مدرن،گویشی نوین را درآفرینش فضای کالبدی به وجود آوردند.

تاورنیه که چندین بار در دوره ی جانشینان شاه عباس به ایران و اصفهان سفر نموده بود،درباره ی فضای اصفهان می نویسد:محیط شهراصفهان به انضمام محلات خارج از شهر،ازپاریس کوچک تر نیست، اما جمعیتش ده برابر کم تراست و نباید تعجب کرد که شهر به این بزرگی این قدر کم جمعیت دارد. برای این که هر خانواده یک خانه ی جداگانه و هرخانه یک باغ مخصوص دارد. از هرسمت که به طرف اصفهان بفرایند، اول مناره های مساجد، بعد درختان و بعد خانه ها نمودار می شوند؛ به طوری که اصفهان از دور بیش تر به جنگلی شباهت دارد.(32)کمپفر نیز در ملاقاتش از اصفهان، درباره ی نظام خدمات شهراصفهان معتقد بود:خیابان های اصفهان بعضاً بسیار پهن،مستقیم و به طور قابل ملاحظه ای وسیع اند.اغلب این خیابان ها با درختکاری و جوی آب روان در وسط، به دلپذیرترین صورت ها درآمده اند. زیبا ترین خیابان ها درحومه ی نو شهر، عباس آباد قرار داد و پس از آن به ترتیب جلفا و درمرحله ی آخر،شهر قدیم که دارای معدودی خیابان های درختکاری شده است.(33)

درنهایت،شهرنو صفوی به گونه ای بود که بنای آن متضمن ویرانی شهر قدیم نبود. لذا اصفهان نوینی که شاه عباس اول بنیاد نهاد،به گفته ی سیاحان خارجی از نظر طرح و نقشه ی ماورای انتظارات و افکار آن موقع بود.(34)

به هرحال،با توجه به حضور گسترده ی جهانگردان درایران و اصفهان،ساختار جهانگردی ایران متمولی شد؛به گونه ای که سده های هفدهم و هجدهم میلادی درایران به عصرسفرنامه ها مشهورشد.

درزمینه ی جهانگردی و ساختار مربوط به آن دراین دوران،دو نکته ی مهم را باید در نظر داشت:

­برخورد صمیمانه ی ایرانیان با جهانگردان خارجی و پذیرفتن آنان در درون جامعه ی ایران،که ریشه در فرهنگ کهن و اصیل ایرانی دارد؛دراین زمینه، در تمامی سفرنامه های سیاحان می توان مطالب متنوعی را به ویژه در خصوص مردم اصفهان یافت.

­برخورد حکومت های ایرانی با جهانگردان و سیاحان خارجی از نظر ارائه ی تسهیلات و نگرش آنان به فرهنگ جهانگردی، که این نکته با توجه به تحولات دنیای و تفاوت دیدگاه های حکم رانان ایرانی در طول بیش از چهارقرن را می توان از منظره ها مختلف در پژوهش های تخصصی مورد آنالیز قرار داد.(35)

اصفهان و جهانگردی نوین

هم زمان با ایجاد تحولات وسیع فرهنگی و سیاسی درایران،(هم زمان با دنیا) به خصوص ازدوران مشروطیت به بعد، صنعت جهانگردی نیز دچارتحول شد و دوران سفرنامه نویسی آرام آرام خاتمه یافت.به این ترتیب،ازدهه ی دوم سده ی اخیر(1314 هجری شمسی) با تشکیل اداره ی جلب سیاحان تا به امروز،صنعت جهانگردی و ساختار مربوط به آن در ایران فراز و نشیب های متعددی را طی نموده که پرداختن به آن ها مجال دیگری را می طلبد.

با توسعه فرهنگ و تمدن و بروز تحولات اجتماعی و فرهنگی دردنیا،جهانگردی نوین به خصوص از دهه ی 1950 میلادی به بعد پدید آمد.(36) که بر مبنای آن به واسطه ی میراث غنی فرهنگی و آثار شگفت انگیز طبیعی، این صنعت می تواند به یکی از اهرم های مؤثر درتوسعه ی مالی- اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف تبدیل گردد.

امروزه با توجه به این که بخش عمده ای از میراث گران بهای تمدنی ایران در اصفهان واقع شده ، ضرورت ایجاب می نماید که با نگاهی جامع برای سامان بخشی نظام ورود و خروج جهانگردانی که از اصفهان بازدید می کنند،براساس اصول علمی و مبتنی بر جهانگردی نوین برنامه ریزی گردد. البته این سخن بدان معنی نیست که جهانگردی در شهر اصفهان بدون برنامه ریزی ست، بلکه مراد، سامان دهی جهانگردی مبتنی بر رهیافت های علمی ست.(37)

در یک نگاه کلی به ساختار جهانگردی اصفهان، جهانگردانی را که به این شهر سفر می کنند، می توان به این ترتیب تقسیم بندی کرد.

- جهانگردان خارجی که قصد سیاحت و ملاقات ازآثار تاریخی به این شهر سفر می کنند.

- جهانگردانی که به قصد ملاقات از سایر منطقه ها کشور از اصفهان عبور می کنند و در این شهر توقف کوتاه مدت دارند.(38)

- جهانگردانی که از طریق اردوهای دانشجویی و دانش آموزی برای بازدید از مراکز فرهنگی به این شهر سفر می کنند.

- جهانگردانی که در تعطیلات نوروز و تابستان به صورت خانوادگی و یا در گروه های چند نفری برای بازدید از مراکز فرهنگی و تاریخی اصفهان به این شهر سفر می کنند.(39)

با آنالیز شرایط جهانگردی اصفهان به نظرمی رسد جهانگردانی که این شهررا به عنوان مقصد انتخابی خود برای سفر بر می گزییند، از دو الگوی تعیین درجهانگردی نوین تبعیت می کنند، که عبارتند از:

جهانگردی فرهنگی

دراین مدل،جهانگردان به منظور ملاقات از یادمان های تاریخی، جشنواره های هنری و مراکز فرهنگی، به سراسر دنیا و به ویژه به کشورها و شهرهای تاریخی سفر می کنند. این جهانگردان عموماً دارای منزلت ویژه ای هستند. زیرا به قصد آشنایی با مواریث فرهنگی،هنری، آداب و رسوم، بازدید ازبناها و آثار تاریخی و با اهداف آموزشی،تحقیقاتی و پژوهشی سفر می کنند.(40)

این مدل جهانگردی امروزه در دنیا از رشد روزافزونی برخوردار است، زیرا جهانگرد براساس آن، احتیاج خود را به شناخت و کشف واقعیات موجود در دنیا برآورده می سازد.

درحال حاضراصفهان با دارا بودن جاذبه های متعدد فرهنگی و تاریخی، درحالی که بخش عمده ای ازتاریخ و تمدن ایران را در خود جای داده،یکی ازمقاصد اصلی جهانگردان -به خصوص خارجی - در زمینه ی توریسم فرهنگی ست.

با توجه به تحقیقات به عمل آمده از برخی جهانگردان خارجی درطی سال های 1384 تا 1386 مقدار رضایت مندی آن ها از جهانگردی اصفهان بدین توضیح است. (42)

آب وهوا

محیط فرهنگی

(برخورد مردم بومی با جهانگردان و امکانات)

شرایط طبیعی

درصد رضایت مندی جهانگردان

80 0/0

87 0/0

77 0/0

با توجه به این که دراین مدل،جهانگرد از یک سو با میراث فرهنگی و تاریخی جامعه آشنا می گردد و از دیگر سو در عین حال با فرهنگ جاری همان جامعه آشنا می گردد، لزوم برنامه ریزی مناسب برای ایجاد یک بازدید شادی بخش ازجاذبه های تاریخی و فرهنگی اصفهان بیش از هر زمان دیگر احساس می گردد.

در صورتی که بتوان بر اساس برنامه ریزی مناسب توانمندی ها و قابلیت های اصفهان را به جهانگردان ارائه نمود، این امکان به جهانگردداده می گردد که بتواند تجربه ای کیفی،ناشی از تعامل میان خودش و محیط مورد بازدید به دست آورد، که این نکته در نهایت منجربه تعامل فرهنگی می گردد.

جهانگردی شهری

ازجمله مدل های روبه رشد در صنعت جهانگردی، توریسم شهری ست. در این مدل، بازدید از اماکن تاریخی، فرهنگی، مذهبی، تجاری، سیاسی در شهرها به دلیل تمرکز امکانات وتسهیلات در شهرها، نسبت به سایر منطقه ها نظیر روستاها از مطلوبیت بیش تری در میان جهانگردان برخوردار است.

در میان شهرهای ایران، اصفهان یکی از منحصربه فردترین مقاصدی ست که از سوی جهانگردان انتخاب می گردد. زیرا از یک سو دارای امکانات و تسهیلات متعددی ست، و ازدیگر سو با دارا بودن جاذبه های متنوع تاریخی و فرهنگی، مکانی مناسب در راستای توسعه ی جهانگردی شهری و فرهنگی محسوب می گردد؛ و این درحالی ست که مطابق با طرح جامع جهانگردی کشور،تمامی نقاط کشور ایران از منظر جهانگردی به هفت منطقه تقسیم شده اند که استان و شهراصفهان به عنوان کانون اصلی جهانگردی ایران (در قلب فلات مرکزی ایران)و در منطقه ی پنجم قرار گرفته است.(45)

مطابق با آمارموجود،ورودی جهانگردان داخلی و خارجی به شهر اصفهان در طول سال 1386 به توضیح زیرمی باشد.(46)

با درنظرگرفتن آمار فوق، این نکته مبرهن است که هنوز تا رسیدن به استانداردهای منطقی برای ورود انبوه جهانگردان و اقامت طولانی مدت آنان در شهر اصفهان، راه درازی در پیش است. از همین رو، در راستای توسعه ی کیفی جهانگردی در شهر اصفهان،باید بر اساس دو مدل فوق الذکر برنامه ریزی گردد، تا بتوان از یک سو پیوندی منطقی میان عصر سفرنامه نویسی و جهانگردی نوین برقرار نمود و از دیگر سو درمسیرتوسعه ی مالی و فرهنگی اصفهان (نگین جهانگردی ایران) گام برداشت.

نتیجه گیری

فرجام سخن این که امروزه صنعت جهانگردی یکی از پررونق ترین فعالیت انسان ها درسده ی بیست ویکم به شمار می رود و هرگونه برنامه ریزی درجهت توسعه کمی و کیفی این صنعت، گام مهمی در توسعه ی مالی و فرهنگی جوامع محسوب می گردد.

دراین میان،جوامعی همانند ایران با دارا بودن جاذبه های متنوع فرهنگی و تاریخی و وجود کانون هایی همانند اصفهان،می توانند با استفاده ازابزاری همانند صنعت جهانگردی،درسده ی بیست ویکم در دهکده ی دنیای حضورفعال و پایدارداشته باشد. بنابراین،با برنامه ریزی جامع برای توسعه ی جهانگردی،با هدف افزایش کمی تعداد جهانگردان و سپس افزایش کیفی خدمات، می توان به توسعه ی مالی و فرهنگی اصفهان (نگین جهانگردی ایران)بیش از پیش امیدوار بود. (47)

پی نوشت ها :

1- *کارشناس اداره ی آموزش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهانگردی استان اصفهان و مدرس دانشگاه.

2- ن. ک مسعود، محمد، راهنمای جهانگردی شهرستان های استان اصفهان، اصفهان:شرکت تعاونی سیاحان نقش دنیا، 1382، ص1.

3- ن.ک. آمار سالیانه ی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان اصفهان، 1381.

4- آمار ارائه شده از طریق اداره ی ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و جهانگردی استان اصفهان، 1384، طبق آمار ارائه شده از طریق این اداره، تعداد 2000 اثر از مجموع آثار شناسایی شده به ثبت رسیده است.

5- ن.ک. امیری،شهرام:اصفهان و جهانگردی، نشریه ی ترن، 1383، ص8.

6- ن.ک. ابوالفداءتقویم البلدان، ترجمه ی عبدالحمید آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1349، ص 489. برخی محققان اعتقاد دارند که اصفهان در طول تاریخ به نام هایی نظیرسپاهان، صفاهان، و اسپاهان خوانده می شده ، بعلاوه بطلمیوس جغرافی نویس یونانی در قرن دوم میلادی ازاصفهان با نام - اسپدانه- نام برده است.

7-ن.ک مستوفی،حمداللهنزهه القلوب تصحیح گای لسترنج،تهران،انتشارات دنیای کتاب،1362،ص48.

8-ن.ک دهمشکی، جلیل و جانزده، علی، جلوه های هنر دراصفهان، اصفهان:انتشارات جانزاده،1366،ص221، بعلاوه جهت اطلاع بیش تر درباره ی شرایط شهر اصفهان در دوران پارت ها نگاه کنید: تکناندرفن دریابل،ژرژ.ایترپروسیکوم:گزارش سفارت به دربارشاه عباس اول، ترجمه ی محمود تفضلی،تهران:بنیاد فرهنگ ایران، 1351، ص 45.

9- ن.ک بلاذری، احمدبن یحییفتوح البلدان ترجمه ی آذرتاش آذرنوش، تهران:انتشارات سروش،ج دوم، 1364، ص71.

10-ن.ک. بیات، عزیزالله کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایرانتهران:انتشارات امیرکبیر، 1373، ص166.

11- ن.ک مقدسی، ابوعبدالله محمد بن احمد ،احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ترجمه ی علی نقی منزوی، تهران: شرکت مولفان و مترجمان ایران، 1361، ص 580- 579.

12- شعار،جعفر،گزیده ای از تاریخ بلعمی و سفرنامه ی ناصر خسرو تهران: اتشارات دانشگاه پیغام نور، 1369، ص 247.

13-ن.ک ترکمان، اسکندر بیک، تاریخ عالم آرای عباسی تهران: نشر امیرکبیر با شرکت کتابفروشی تایید، ج اول، 1344، ص 545 و 544 و Isfahan pearl of persia. text by wilfrid Blunt.London,1974,p.54

14-ن.ک اصفهانیان، داود، تحولات اروپا درعصر رنسانس تبریز: انتشارات دانشگاه تبریز، 1367، ص 16.

15- عمده ی سیاحان چون فارغ از قیودی بودند که تاریخ نگاران ایران با آن روبرو بودند. می توانستند بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را به تصویر کشند. البته ذکراین نکته نیز لازم است که برخی از نوشته های آنان خالی از اشتباه و غرض ورزی نمی باشد. لذا در هرگونه برداشت علمی از این سفرنامه ها باید نهایت دقت و احتیاط را به کار برد. جهت اطلاع بیشتر دراین زمینه، ن.ک:آریان قمر، ایران و سیاحتنامه، نشریه ی راهنمای کتاب. تهران:1342،ص521-515.

16-دراین زمینه ن. ک والسر، شوستر سیبیلا،ایران صفوی از دیدگاه سفرنامه های اروپاییان ترجمه ی غلامرضا ورهرام،تهران:نشرامیر کبیر، 1364،ص5-6.

17- شرلی،آنتونی و رابرت شرلی، سفرنامه برادران شرلی ترجمه ی آوانس. تهران:انتشارات نگاه، 1362.

18- ن.ک دلاواله، پیترو سفرنامه ی دلااله ترجمه ی شعاع الدین شفا، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی،ج سوم، 1381.

19- ن.ک فیگوئرو، آدن گارسیادسیلوا، سفرنامه ی کاتف ترجمه ی غلامرضا سمیعی، تهران:نشرنو، 1356.

20- ن.ک. فدت آفانس، یویچ،کاتف سفرنامه ی کاتف ترجمه ی محمد صادق همایون فرد، تهران: کتابخانه ملی،1356.

21- اولئاریوس،آدامسفرنامه ی اولئاریوسترجمه ی حسین کردبچه، تهران: نشر کتاب برای همه، دو مجلد، ج دوم، 1369

22-تاورنیه،ژان باپتیست،سفرنامه تاورنیه ترجمه ی ابوتراب خواجه نوری، تصحیح حمید شیرانی،تهران: نشر کتابخانه سنایی و تایید بی تا.

23- شاردن، ژان سفرنامه شاردن، بخش اصفهان ترجمه ی حسین عریضی. اصفهان: ضمیمه سالنامه دبیرستان ادب، 1330.

24- کمپفر، انگلبرت، سفرنامهترجمه ی کیکاووس دنیاداری، تهران: انتشارات خوارزمی، ج سوم، 1363.

25- سانسون، مارتینوضع کشور ایران در عهد شاه سلیمان صفوی ترجمه ی محمد مهریار، اصفهان: نشرگل ها.1377.

26- دولیه، ایون. زیبایی های ایرانترجمه ی محسن صبا، تهران: انجمن دوستداران کتاب 1355.

27- گرس ،ایونسرگذشت فرستاده ی فرانسه در دربار شاه سلطان حسین صفویترجمه ی علی اصغر سعیدی، تهران: نشر نی ، 1370.

28- کروسینسکی ،تادوزیودا، سفرنامه ی کروسینسکی ترجمه ی عبدالرزاق دنبلی، تهران:نشر توس، 1363.

29- کارری، جملی، سفرنامه ی کارریترجمه ی عباس نخجوانی، و عبدالعلی کارنگ ،تبریز:اداره فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی، 1348.

30- ن.ک. جملی کارری ص 62.

31- ن.ک. تاورنیه ص 378.

32- ن.ک. همان ص 379.

33- ن.ک.کمپفر ص 190-191.

34- ن.ک.لوتی، پی یرسفرنامه ی به سوی اصفهان ترجمه ی بدرالدین کتابی، تهران:انتشارات اقبال،1372 ص 198-199.

35-ن.ک.امیری ،شهرام،نگاهی گذرا به جهانگردی ایران از دو منظرارتباط و تبلیغات نشریه ی مسافران، مشهد، شماره 31 ،آبان و آذر1384،ص22.

36- ن.ک. مصلحی، محسنشناسایی موانع توسعه جهانگرد و راهبردهای علمی و عملی دراستان اصفهان مجموعه ی مقالات اولین همایش علمی منطقه ای توریسم، موانع و پیغامدها، دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان، 1384، ص 3-4

37- ن.ک،محمد مسعود، شهرام امیری،رضا اسماعیلی، و دیگران و... شناسایی و طراحی محورها و جاذبه های جهانگردی شهراصفهان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهانگردی استان اصفهان، 1385، ص 12.

38- ن.ک اسماعیلی رضا،گونه شناسی جهانگردی مجموعه ی مقالات ایرانگردی و دنیاگردی اصفهان:انتشارات جستجو سپاهان،1386،ص 45.

39-ن.ک.امیری شهرام،آنالیز تاثیر سفرهای نوروزی به صنعت جهانگردیمجموعه ی مقالات اولین همایش علمی، منطقه ای توریسم،موانع و پیغامدها،دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان،1384،ص 125.

40-ن.ک محلاتی صلاح الدین،درآمدی بر دنیاگردیتهران:انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1380، ص 12.

41-سلسله سخنرانی های اجلاس بین المللی دنیاگردی، صلح و گفت و گوی، تمدن ها تهران: انتشارات پازینه،1380، ص 9.

42-ن.ک.اسماعیلی،همان ص 46.

43-بوفی فیس،پریسیلا.مدیریت جهانگردی فرهنگی.ترجمه ی محمود عبدالله زاده،تهران:انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی،1383،ص 10،و محمد زاهدی ،بهرام رنجبریان شناخت جهانگردیاصفهان،انتشارات چهارباغ، 1384 ص 61.

44-ن.ک.امیری شهرامجلفای اصفهان محور توسعه جهانگردی فرهنگیتهران: فصلنامه ی پیمان،شماره ی 40، 1386، ص 216.

45-ن.ک.استراتژی توسعه جهانگردی منطقه ایتهران:دفترپژوهش برنامه ی ملی توسعه ی جهانگردی سازمان ایرانگردی و دنیاگردی،1380.

46-وثوقی،ارمغان،آمارجهانگردان ورودی به شهراصفهان،دفترآمارو اطلاعات سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و جهانگردی استان اصفهان 1386.

47-با تشکرازآقای سعید احمدی ،کارشناس محترم آموزش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهانگردی استان اصفهان.

منبع:نشریه دانش نما،شماره 169-167

منبع: راسخون
انتشار: 5 آذر 1400 بروزرسانی: 5 آذر 1400 گردآورنده: dorezamin.ir شناسه مطلب: 2023

به "اصفهان و توسعه ی صنعت گردشگری" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اصفهان و توسعه ی صنعت گردشگری"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید