مردم معمولی، قسمت هفدهم؛ پیش به سوی فینال معمولی جام حذفی - مجله دور زمین

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

بردیا متوجه می گردد یک مرکز زیبایی نزدیک مجموعه او افتتاح شده است و خانم های خانواده بردیا جهت انجام امور زیبایی به آن جا مراجعه می نمایند. بردیا و ایرج برای رقابت تصمیم به تبلیغات می گیرند.

کم شدن مشتری های مطب ایرج و این که مدت ها مشتری جدیدی به کلینیک اضافه نشده است، بردیا را به فکر فرو می برد. دیری نمی گذرد که متوجه می گردد یک کلینیک زیبایی بهتر با فاصله یک خیابان بالاتر از مجموعه تناسب طلایی باز شده است و همه مشتری های منطقه را برای خود نموده است.

بردیا به فکر چاره می افتد و برترین راه تبلیغات برای مطرح کردن نام مجموعه است. در سویی دیگر تیم گلکاران جاجرود به لطف پریا به فینال جام حذفی رسیده است و خسرو سر از پا نمی شناسد. قرار است از رادیو و تلوزیون برای مصاحبه با خسرو و رومینا بیایند؛ بنابراین بردیا و باربارا فرصت را مناسب می بینند تا از طریق آن ها تبلیغات شان را در صدا و سیما پخش نمایند!

اما این نقشه به خوبی پیش نمی رود و جز آبروریزی دستاورد دیگری نصیب هیچ کس نمی نماید. مصاحبه ها به هم می خورد و در این میان اخی و آوا هم در تلوزیون دیده می شوند و یک بدشانسی دیگر به پای اخی نوشته می گردد که هیچ کس نه از او خوشش می آید و نه موافق با ازدواجش با آواست.

مردم معمولی حتی در موقعیت های خلاقانه ای که می سازد هم آن قدر زیاده روی می نماید که موقعیت از دست می رود! در این قسمت ایده مصاحبه مطبوعاتی و تبلیغاتی نامرتبط با آن بسیار مجذوب کننده است و فرصت مناسبی را ایجاد می نماید که چندین شوخی در آن گنجانده گردد. اما با کش آمدن زمان این موقعیت فرصت شوخی های دست اول از دست می رود و باز هم گویی به جای این که یک کنش کمدی ببینیم، یک شوخی در مقابل چشمان مان توضیح داده می گردد. همان کاری که اخی می نماید.

اسم مردم معمولی در ابتدا اسمی کنایی به نظر می رسید درباره شخصیت هایی که در مجموعه تناسب طلایی ساخته شده اند. اما حالا این معمولی بودن بیشتر از هر چیز دامن خود سریال را گرفته است. برای قضاوت سریال مردم معمولی اگر از اسم ها و صفت های بد و منفی هم استفاده نکنیم، نهایتاً می توانیم بگوییم که سریالی است بسیار معمولی. با شخصیت پردازی هایی معمولی، داستان هایی معمولی، شیوه روایتی معمولی و... .

این در حالی است که همه از رامبد جوان و تیم سازنده سریال توقع دیگری دارند. توقعی که بی جا هم نیست. وقتی در طول چند سال گذشته مدام کسانی مثل رامبد جوان و مهران مدیری به اسم قطب های کمدی سازی ایرانی معرفی می شوند، باید یک جایی هم از اسم های پر طمطراق خود در آثارشان دفاع نمایند.