فهرست کامل اسم دختر که با حرف ف آغاز میشود
به گزارش مجله دور زمین، فهرست کامل نام و اسم دختر که با حرف ف آغاز می گردد به همراه معنی اسم و معرفی ریشه اسامی (فارسی، عربی، کردی، فرانسوی و...).
از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.
خبرنگاران | سرویس مادر و کودک - انتخاب اسم مناسب برای فرزندان از وظایف مهم و در عین حال لذت بخش والدین است. می توانید معنی و ریشه نام خود را نیز در میان اسامی سایت بیابید. پیش از آن چند نکته را در نظر داشته باشید:
- بعضی از اسامی در هر دو گروه اسم دختر و پسر قرار دارند و برای هر دو گروه (امروزه یا در گذشته) استفاده می شوند.
- بعضی از اسامی با یک شکل نوشتاری یکسان و با تلفظ متفاوت معنای متفاوتی دارند.
- بعضی از اسامی با شکل نوشتاری و تلفظ یکسان، در فرهنگ و ریشه متفاوت دارای معنای متفاوتی هستند.
پیشنهاد خبرنگاران برای اسم دختر با ف
فارا - فرانک - فرگل - فرنوش - فرناز - فرنیا - فروزان - فروغ - فریال - فریبا - فریما - فاطیما - فاطمه - فرحناز - فرهناز - فلور - فلورا
فهرست موضوعی:- اسامی فارسی
- اسامی عربی
- اسامی کردی
- اسامی اوستایی - پهلوی
- اسامی هلندی
- اسامی فرانسوی
- اسامی لاتین
برای آشنایی با دیگر اسامی دخترانه زیبا می توانید با توجه به حرف مد نظر (حرفی که نام دخترانه با آن شروع می شود) روی حروف جدول زیر کلیک نمایید.
الف | آ | ب | پ | ت | ث | ج |
چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز |
ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ |
ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل |
م | ن | و | ه | ی |
اسامی فارسی
فاتن
فتنه انگیز، آنکه آشوب بپا می نماید.
فارا
نام کوهی است که در غرب فلات ایران واقع شده است.
فاسیروس
نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی
فام گل
به رنگ گل
فانیذ
پانیذ، قند، شکر
فایدیم
به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی
فرآذر
شکوه آتش
فراچهر
مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.
فرارنگ
فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرازنده
بالابرنده و افرازنده
فرانک
پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرانه
فرانک
فربو
مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلت
فرپرک
شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.
فرتوک
پرستو
فردنیا
شکوه دنیا
فرخ
اسم دخترانه و پسرانه به معنی خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از مرزبانان خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرخ بانو
بانوی بزرگوار و فرخنده
فرخ بخش
بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.
فرخ تاج
فرخ (فارسی) + تاج (فارسی) مرکب از فرخ (مبارک) + تاج
فرخ چهر
دارای چهره فرخنده و مبارک
فرخ ماه
ماه خجسته و مبارک
فرخ ناز
مرکب از فرخ (مبارک) + ناز (غمزه)
فرخنده
مبارک، میمون، خجسته، آنکه یا آنچه وجودش سبب شاده و آرامش است.
فرخنده چهر
دارای چهره مبارک و خجسته
فردخت
مرکب از فر (شکوه) + دخت (دختر)
فردوس
معرب از فارسی، پردیس بهشت
فردیس
پردیس، بهشت
فرزان دخت
دختر فرزانه و دانا
فرزانه
خردمند، دانا
فرسیما
دارای چهره ای باشکوه
فرشته
موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک
فرشیده
فر+ شیده = نور آفتاب، شکوه آفتاب
فرغانه
نام شهری در ترکستان قدیم
فرگل
دارای شکوه و زیبایی گل
فرگون
شکوه آسا، مانند روشنایی
فرمهر
کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.
فرناز
دارای ناز و غمزه، زیبا و باشکوه
فرنگار
دارای نقش و نگار، با شکوه و زیبا
فرنگیز
فرنگیس
فرنگیس
از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی
فرنواز
مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن)
فرنوش
نام عقل فلک قمر که به عربی عقل فعال گویند و به فارسی خرد کارگر نامند، نوشنده شکوه و جلال، عقل فلک قمر
فرنوشا
شکوه و عظمت ابدی
فرنی
بسیار، افزون و فروزان
فرنیا
اصیل، دارنده اصل و نسب
فرنیان
پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.
فروردین
نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
فروز
تابش و روشنی و فروغ
فروزا
تابان، درخشان
فروزاتون
فروز (فارسی) + خاتون (فارسی) بانوی روشنایی
فروزان
شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده
فروزدنیا
روشنایی دنیا
فروزش
روشن
فروزنده
روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده
فروزینه
آتش زنه، چخماق
فروشنک
نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی
فروغ
روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش
فروغ بانو
بانوی روشنایی
فروغ دخت
دختر روشنایی
فروهنده
نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.
فره وش
مرکب از فره (شکوه) + وش (پسوند شباهت)، شکوهمند
فرهور
دارای شکوه و جلالی چون خورشید
فریار
دارنده شکوه و جلال
فریال
دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)
فریانه
نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی
فریبا
بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند
فریدخت
دختر زیبا و محبوب نام های اصیل پارسی
فریر
گیاهی خوشبو
فریرخ
زیبارخ
فریرو
دارای چهره زیبا و با شکوه
فریما
زیبا و دوست داشتنی
فریماه
ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته، (به مجاز) زیباروی سعادتمند و باشکوه، دارای زیبایی و شکوهی چون ماه
فرین
نام یکی از دختران زرتشت، دارای شکوه و جلال
فریناز
دارای ناز و غمزه زیبا و با شکوه
فوژان
بانگ بزرگ، فریاد بزرگ
فیروزخاتون
بانوی پیروز
فیروزه
پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز است.
اسامی عربی
فائزه
فایزه، رستگار، نایل
فائضه
فایضه
فائقه
فایقه، آنکه به هدفش فائق آمده.
فاتیما
فاطیما، نام شهری است در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور نموده است.
فاخته
پرنده ای از خانواده کبوتر، کوکو
فارهه
دختر زیبا و با نمک
فاطمه
زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر (ص)
فاطیما
فاتیما
فایحه
مؤنث فایح
فایزه
فائزه، مؤنث فائز، نایل، رستگار
فایضه
مؤنث فائض
فایقه
مؤنث فائق
فتانه
بسیار زیبا و دل فریب
فتنه
شورش، طغیان، آشوب، همچنین به معنای مفتون، عاشق و دلداده
فخرآفاق
باعث سرافرازی آسمان
فخرالزمان
شخص برجسته، آنکه مایه مباهات عصر و زمان خود است.
فخرالسادات
سبب سربلندی سادات، مایه افتخار خانم ها
فخرالملوک
مایه سربلندی و افتخار پادشاهان
فخرالنسا
سبب سربلندی زنان
فخیمه
مؤنث فخیم
فراهت
شأن، شکوهمندی و زیبایی، شوکت
فرح
خوشحالی، سرور
فرحانه
مؤنث فرحان
فرهت
صورت دیگری از فراهت
فریده
مؤنث فرید
فریضه
عمل واجب، امر واجب
فصیحه
مؤنث فصیح
فضه
نقره، سیم
فضیلت
رجحان در دانش، هنر و اخلاق، ارزش و اهمیت، شرف
فهیمه
مؤنث فهیم، زن دانا و با شعور
فوزیه
رستگار
اسامی عربی - فارسی
فخرایران
فخر (عربی) + ایران (فارسی) مایه سربلندی ایران
فخردنیا
فخر (عربی) + دنیا (فارسی)، سبب سربلندی و افتخار دنیا، نام همسر فتحعلی شاه قاجار
فخرگل
فخر (عربی) + گل (فارسی) مایه نازش گل
فخری
فخر (عربی) + (فارسی) منسوب به فخر، منسوب به افتخار
فرح انگیز
فرح (عربی) + انگیز (فارسی) شادی بخش، مفرح اسم اصیل ایرانی
فرح بانو
فرح (عربی) + بانو (فارسی) بانوی خوشحال
فرح بخش
فرح (عربی) + بخش (فارسی) شادی بخش
فرح دخت
فرح (عربی) + دخت (فارسی) دختر خوشحال
فرح نوش
فرح (عربی) + نوش (فارسی) شادنوش، خوشگذران
فرحتاج
فرح (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فرح (خوشحالی) + تاج
فرحناز
فرح (عربی) + ناز (فارسی) صاحب شادی و ناز
فرخ لقا
فرخ (فارسی) + لقا (عربی)، خوش صورت، زیبارو، نام زنی در کتاب امیرارسلان
فرسیما
فر (فارسی) به معنای شکوه + سیما (عربی)، آنکه صورتی باشکوه دارد.
فلک تاج
فلک (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فلک (آسمان) + تاج
فلک وش
فلک (عربی) + وش (فارسی) مانند آسمان بلند و رفیع
فلکناز
فلک (عربی) + ناز (فارسی)، آن که موجب نازش آسمان است، بسیارزیبا، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
اسامی کردی
فرمیسک
اشک چشم
اسامی اوستایی - پهلوی
فرهناز
مرکب از فره (شکوه و بزرگی) + ناز، بانوی بزرگمنش و نازنین
اسامی هلندی
فلامک
نوعی الماس
اسامی فرانسوی
فلور
گل
اسامی لاتین
فلورا
فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
فلوریا
فلورا
منبع: setare.com